-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:10175 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:7

همان طور كه ميدانيم انسان هنگامي كه تحت تأثير حوادث قرار ميگيرد، بازدهي بهتري دريافت ميكند، كه گاهي به تحوّلي عظيم در وي ميانجامد كه او را به انجام كارهاي نيك تشويق ميكند، مثلاً بعضي از آهنگها كه در انسان تأثير گذارده، او را به كارهاي خوب وادار كرده و يا موجب علاقهمندي بيشتر نسبت به ديگران ميشود، چگونه قابل توجيه است؟

تمام حوادث هر كدام به نوعي در انسان تأثير ميگذارد. گاهي انسان از تأثير حوادث خشمگين و اندوهگين ميشود و گاه خوشحال و شادمان و گاهي متعجب ميشود. تلقي اين مسائل كاملاً طبيعي است. حال سؤال اين جا است كه حوادث از هر نوعي كه باشد، چه اندازه ميتواند در زندگي انسان تأثير بگذارد، به حدّي كه او را از مسيري كه در آن قرار گرفته بود، منحرف ساخته و به مسير جديدي وارد كند؟

در جواب ميتوان گفت كه نوع انسانها در هنگام برخورد با حوادث متأثر ميشوند، ولي از راه تعادل و اعتدال بيرون نميروند. اگر ساختار وجودي انسان بر پايه تعادل استوار نبود، به سرعت در پيكره هستي جذب شده و از بين ميرفت. البته ما كاري به استثنائات نداريم، چون در قانون نظاممند طبيعت، با تمام استواري و فخامت، باز استثنائاتي وجود دارند كه ظاهراً از چهار چوب نظم خارج شدهاند، كه البته آن هم از تدبير مستولي بر اصل نظام آفرينش خارج نخواهد بود، ولي اصل بحث، درباره تعادل است. مجموع انسانها بر پايه تعادل خلق شدهاند كه اين تعادل به طور فراگير در همه امور مربوط به زندگي، چه از نظر روحي و چه جسمي دخالت دارد، مثلاً گذر زمان نقش عمدهاي در فراموشي حوادث سخت و اتفاقات ناگهاني، نظر از دست دادن عزيزي ايفا ميكند، و شخص به تدريج از حالت نامتعادل به تعادل بر ميگردد. اين گونه حوادث كمتر موجب تحوّل و تأثير در افراد ميشود، گرچه شخص ميتاند از اين حوادث پند و عبرت بگيرد، ولي بعضي از افراد در قلب و دل خود، بُغضي پنهان و گرفته دارند.

نگرش اين گونه افراد به مسائل دنيا، نسبت به افراد ديگر كاملاً متمايز است. ايشان افرادي شاعر مسلك و خيال پرداز و توهم گرا هستند و اتفاقاً بيشتر از ديگران از قلبي رقيق و مهربان برخوردارند، ولي در مقابل بعضي از حوادث، عصبي و لجباز و تند مزاج هستند.

بنابراين در مقابل برخورد با هنري چون موسيقي و يا آهنگهاي خاص هيجان زده شده و عقدههاي دروني خود را خالي ميكنند. آهنگي آنها را به وجد و طرب و آهنگي به اندوه و ساز و آوازي به شكوفايي عاطفه ميكشاند. آن چه مهم به نظر ميرسد، ناپايداري اين موضوع است. چنين مسائلي اگر چه گاهي بسيار تسكين آورند، ولي حقيقت و ماجرا چيز ديگري است، چون در طبيعت - بدون دخالت ماشين و صنعت - آوازها و صداهاي تسكين آور كه به نشاط بيشتر انسان كمك ميكند، فراوان است، صداي موج دريا و خروش رودخانه و ريزش آبشار و بارش باران و نغمههاي پرندگان، هر كدام به خوبي و در حدّ بالايي دلكش و موزون هستند، ولي موسيقي كه پديدهاي اختراع شده به دست انسان است، نميتواند چاره ساز خوبي باشد. البته بحث درباره موسيقي و اين كه اكنون در بعضي از جوامع پيشرفته از موسيقي به جاي دارو استفاده ميكنند، به مجالي وسيعتر نيازمند است، ولي آن چه واقعيت است و از آن گريزي نيست، چنين است كه گريختن از نغمه طبيعت، و پناه بردن به ساز و آواز مصنوع بشر، درمان خوبي نيست و فقط تسكين خاطر لحظهاي ايجاد ميكند. اين تسكين، شخصي را به تخدير و اعتياد ميكشاند و بشر به جاي پرداختن به امور معنوي و دريافت حقايق عالم هستي - كه با دريافت آن به تسكين خاطر ميرسد - به اموري روي ميآورد كه لذّتي گذرا دارند. اين راه درمان جوامع انساني نيست. اگر انسانها كمتر به امور اخلاقي و تعهدات مذهبي بپردازند و از مطالعات مربوط به عقايد و نظير آن بي برهره باشند، به مسكن هايي نظير ساز و آواز موسيقي رو ميآورند كه در دراز مدّت موجب وارفتگي و سرخوردگي ميشود. اين بحث بسيار عميق و گسترده است وجاي پرداختن به آن در اين جواب كوتاه ميسّر نيست.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.